0:00
0:00

فصل   7

 و در ایام‌ آحاز بن‌ یوتام‌ بن‌ عزّیا پادشاه‌یهودا، واقع‌ شد كه‌ رصین‌، پادشاه‌ آرام‌ و فقح‌بن‌ رملیا، پادشاه‌ اسرائیل‌، بر اورشلیم‌ برآمدند تا با آن‌ جنگ‌ نمایند، امّا نتوانستند آن‌ را فتح‌ نمایند.
2  و به‌ خاندان‌ داود خبر داده‌، گفتند كه‌ اَرام‌ در افرایم‌ اردو زده‌اند، و دل‌ او و دل‌ مردمانش‌ بلرزید به‌ طوری‌ كه‌ درختان‌ جنگل‌ از باد می‌لرزد.
3  آنگاه‌ خداوند به‌ اشعیا گفت‌: «تو با پسر خود شآریاشوب‌ به‌ انتهای‌ قنات‌ بركه‌ فوقانی‌ به‌ راه‌ مزرعه‌ گازر به‌ استقبال‌ آحاز بیرون‌ شو.
4  و وی‌ را بگو: باحذر و آرام‌ باش‌ مترس‌ و دلت‌ ضعیف‌ نشود از این‌ دو دُمِ مشعلِ دودافشان‌، یعنی‌ از شدّت‌ خشم‌ رصین‌ و اَرام‌ و پسر رملیا.
5  زیرا كه‌ ارام‌ با افرایم‌ و پسر رملیا برای‌ ضرر تو مشورت‌كرده‌، می‌گویند:
6  بر یهودا برآییم‌ و آن‌ را محاصره‌ كرده‌، به‌ جهت‌ خویشتن‌ تسخیر نماییم‌ و پسر طبئیل‌ را در آن‌ به‌ پادشاهی‌ نصب‌ كنیم‌.»
7  خداوند یهوه‌ چنین‌ می‌گوید كه‌ «این‌ بجا آورده‌ نمی‌شود و واقع‌ نخواهد گردید.
8  زیرا كه‌ سر اَرام‌، دمشق‌ و سر دمشق‌، رصین‌ است‌ و بعد از شصت‌ و پنج‌ سال‌ افرایم‌ شكسته‌ می‌شود به‌ طوری‌ كه‌ دیگر قومی‌ نخواهد بود.
9  و سر افرایم‌ سامره‌ و سر سامره‌ پسر رملیا است‌ و اگر باور نكنید هرآینه‌ ثابت‌ نخواهید ماند.»
10  و خداوند بار دیگر آحاز را خطاب‌ كرده‌، گفت‌:
11  «آیتی‌ به‌ جهت‌ خود از یهوه‌ خدایت‌ بطلب‌. آن‌ را یا از عمق‌ها بطلب‌ یا از اعلی‌ علیین‌ بالا.»
12  آحاز گفت‌: «نمی‌طلبم‌ و خداوند را امتحان‌ نخواهم‌ نمود.»
13  گفت‌: «ای‌ خاندان‌ داود بشنوید! آیا شما را چیزی‌ سهل‌ است‌ كه‌ مردمان‌ را بیزار كنید بلكه‌ می‌خواهید خدای‌ مرا نیز بیزار كنید.
14  بنابراین‌ خود خداوند به‌ شما آیتی‌ خواهد داد: اینك‌ باكره‌ حامله‌ شده‌، پسری‌ خواهد زایید و نام‌ او را عمّانوئیل‌ خواهد خواند.
15  كره‌ و عسل‌ خواهد خورد تا آنكه‌ ترك‌ كردن‌ بدی‌ و اختیار كردن‌ خوبی‌ را بداند.
16  زیرا قبل‌ از آنكه‌ پسر، ترك‌ نمودن‌ بدی‌ و اختیار كردن‌ خوبی‌ را بداند، زمینی‌ كه‌ شما از هر دو پادشاه‌ آن‌ می‌ترسید، متروك‌ خواهد شد.
17  خداوند بر تو و بر قومت‌ و بر خاندان‌ پدرت‌ ایامی‌ را خواهد آورد كه‌ از ایامی‌ كه‌ افرایم‌ از یهودا جدا شد تا حال‌ نیامده‌ باشد یعنی‌ پادشاه‌ آشور را.»
18  و در آن‌ روز واقع‌ خواهد شد كه‌ خداوند برای‌ مگسهایی‌ كه‌ به‌كناره‌های‌ نهرهای‌ مصرند و زنبورهایی‌ كه‌ در زمین‌ آشورند صفیر خواهد زد.
19  و تمامی‌ آنها برآمده‌، در وادیهای‌ ویران‌ و شكافهای‌ صخره‌ و بر همه‌ بوته‌های‌ خاردار و بر همه‌ مرتع‌ها فرود خواهند آمد.
20  و در آن‌ روز خداوند به‌ واسطه‌ استره‌ای‌ كه‌ از ماورای‌ نهر اجیر می‌شود یعنی‌ به‌ واسطه‌ پادشاه‌ آشور، موی‌ سر و موی‌ پایها را خواهد تراشید و ریش‌ هم‌ سترده‌ خواهد شد.
21  و در آن‌ روز واقع‌ خواهد شد كه‌ شخصی‌ یك‌ گاو جوان‌ و دو گوسفند زنده‌ نگاه‌ خواهد داشت‌.
22  و از فراوانی‌ شیری‌ كه‌ می‌دهند كره‌ خواهد خورد زیرا هركه‌ درمیان‌ زمین‌ باقی‌ ماند، خوراكش‌ كره‌ و عسل‌ خواهد بود.
23  و در آن‌ روز هر مكانی‌ كه‌ هزار مو به‌ جهت‌ هزار پاره‌ نقره‌ داده‌ می‌شد، پر از خار و خس‌ خواهد بود.
24  با تیرها و كمانها مردم‌ به‌ آنجا خواهند آمد زیرا كه‌ تمامی‌ زمین‌ پر از خار و خس‌ خواهد شد.
25  و جمیع‌ كوههایی‌ كه‌ با بیل‌ كنده‌ می‌شد، از ترس‌ خار و خس‌ به‌ آنجا نخواهند آمد بلكه‌ گاوان‌ را به‌ آنجا خواهند فرستاد و گوسفندان‌ آن‌ را پایمال‌ خواهند كرد.