اول پادشاهان

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22

0:00
0:00

فصل   16

 و كلام‌ خداوند بر ییهُو ابن‌ حَنانی‌ دربارۀ بَعْشا نازل‌ شده‌، گفت‌:
2  « چونكه‌ تو را از خاك‌ برافراشتم‌ و تو را بر قوم‌ خود، اسرائیل‌ پیشوا ساختم‌، اما تو به‌ راه‌ یرُبْعام‌ سلوك‌ نموده‌، قوم‌ من‌، اسرائیل‌ را مرتكب‌ گناه‌ ساخته‌، تا ایشان‌ خشم‌ مرا از گناهان‌ خود به‌ هیجان‌ آوردند،
3  اینك‌ من‌ بَعْشا و خانۀ او را بالكل‌ تلف‌ خواهم‌ نمود و خانۀ تو را مثل‌ خانۀ یرُبْعام‌ بن‌ نباط‌ خواهم‌ گردانید.
4  آن‌ را كه‌ از بَعْشا در شهر بمیرد، سگان‌ بخورند و آن‌ را كه‌ در صحرا بمیرد، مرغان‌ هوا بخورند.»
5  و بقیه‌ وقایع‌ بَعْشا و آنچه‌ كرد و تهّور او، آیادر كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ نیست‌؟
6  پس‌ بَعْشا با پدران‌ خود خوابید و در تِرْصَّه‌ مدفون‌ شد و پسرش‌ اِیلَه‌ در جایش‌ پادشاه‌ شد.
7  و نیز كلام‌ خداوند بر ییهُوابن‌ حنانی‌ نبی‌ نازل‌ شد، دربارۀ بَعْشا و خاندانش‌ هم‌ به‌ سبب‌ تمام‌ شرارتی‌ كه‌ در نظر خداوند بجا آورده‌، خشم‌ او را به‌ اعمال‌ دستهای‌ خود به‌ هیجان‌ آورد و مثل‌ خاندان‌ یرُبْعام‌ گردید و هم‌ از این‌ سبب‌ كه‌ او را كشت‌.
8  و در سال‌ بیست‌ و ششم‌ آسا، پادشاه‌ یهودا، اِیلَه‌ بن‌ بَعْشا در تِرْصَه‌ بر اسرائیل‌ پادشاه‌ شد و دو سال‌ سلطنت‌ نمود.
9  و بندۀ او، زِمْرِی‌ كه‌ سردار نصف‌ ارابه‌های‌ او بود، بر او فتنه‌ انگیخت‌. و او در تِرْصَه‌ در خانۀ اَرْصا كه‌ ناظر خانۀ او در تِرْصَـه‌ بود، می‌نوشید و مستی‌ می‌نمود.
10  و زِمْرِی‌ داخل‌ شده‌، او را در سال‌ بیست‌ و هفتم‌ آسا، پادشاه‌ یهودا زد و كشت‌ و در جایش‌ سلطنت‌ نمود.
11  و چون‌ پادشاه‌ شد و بر كرسی‌ وی‌ بنشست‌، تمـام‌ خاندان‌ بَعْشا را زد چنانكه‌ یك‌ مرد از اقربا و اصحاب‌ او را برایش‌ باقی‌ نگذاشت‌.
12  پس‌ زِمْـرِی‌ تمامـی‌ خانـدان‌ بَعْشـا را موافق‌ كلامـی‌ كه‌ خداوند به‌ واسطـۀ ییهُـوی‌ نبـی‌ دربـارۀ بَعْشا گفته‌ بود، هلاك‌ كرد.
13  به‌ سبب‌ تمامی‌ گناهانـی‌ كه‌ بَعْشـا و گناهانـی‌ كه‌ پسرش‌ اِیلَه‌ كرده‌، و اسرائیل‌ را به‌ آنها مرتكب‌ گنـاه‌ ساخته‌ بودند، به‌ طوری‌ كه‌ ایشان‌ به‌ اباطیل‌ خویش‌ خشم‌ یهُوَه‌، خدای‌ اسرائیل‌ رابه‌ هیجان‌ آوردند.
14  و بقیۀ وقایع‌ اِیلَه‌ و هرچه‌ كرد، آیا در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ نیست‌؟
15  در سال‌ بیست‌ و هفتم‌ آسا، پادشاه‌ یهودا، زِمْرِی‌ در تِرْصَه‌ هفت‌ روز سلطنت‌ نمود. و قوم‌ در برابر جِبَّتُون‌ كه‌ از آن‌ فلسطینیان‌ بود، اردو زده‌ بودند.
16  و قومی‌ كه‌ در اردو بودند، شنیدند كه‌ زِمْرِی‌ فتنه‌ برانگیخته‌ و پادشاه‌ را نیز كشته‌ است‌. پس‌ تمامی‌ اسرائیل‌، عُمْری‌ را كه‌ سردار لشكر بود، در همان‌ روز بر تمامی‌ اسرائیل‌ در اردو پادشاه‌ ساختند.
17  آنگاه‌ عُمْری‌ و تمام‌ اسرائیل‌ با وی‌ از جبتون‌ برآمده‌، تِرْصَه‌ را محاصره‌ نمودند.
18  و چون‌ زِمْرِی‌ دید كه‌ شهر گرفته‌ شد، به‌ قصر خانۀ پادشاه‌ داخل‌ شده‌، خانۀ پادشاه‌ را بر سر خویش‌ به‌ آتش‌ سوزانید و مرد.
19  و این‌ به‌ سبب‌ گناهانی‌ بود كه‌ ورزید و آنچه‌ را كه‌ در نظر خداوند ناپسند بود بجا آورد، و به‌ راه‌ یرُبْعام‌ و به‌ گناهی‌ كه‌ او ورزیده‌ بود، سلوك‌ نموده‌، اسرائیل‌ را نیز مرتكب‌ گناه‌ ساخت‌.
20  و بقیۀ وقایع‌ زِمْرِی‌ و فتنه‌ای‌ كه‌ او برانگیخته‌ بود، آیا در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ نیست‌؟
21  آنگاه‌ قوم‌ اسرائیل‌ به‌ دو فرقه‌ تقسیم‌ شدند و نصف‌ قوم‌ تابع‌ تِبْنی‌ پسر جِینَت‌ گشتند تا او را پادشاه‌ سازند و نصف‌ دیگر تابع‌ عُمْری‌.
22  اما قومی‌ كه‌ تابع‌ عُمْری‌ بودند، بر قومی‌ كه‌ تابع‌ تِبْنی‌ پسر جِینَت‌ بودند، غالب‌ آمدند پس‌ تِبْنی‌ مرد و عُمْری‌ سلطنت‌ نمود.
23  در سال‌ سی‌ و یكم‌ آسا، پادشاه‌ یهودا، عُمْری‌ بر اسرائیل‌ پادشاه‌ شد و دوازده‌ سال‌ سلطنت‌ نمود؛ شش‌ سال‌ در تِرْصَه‌ سلطنت‌ كرد.
24  پس‌ كوه‌ سامره‌ را از سامَر به‌ دو وزنۀ نقره‌ خرید و در آن‌ كوه‌ بنایی‌ ساخت‌ و شهری‌ را كه‌ بناكرد به‌ نام‌ سامَر كه‌ مالك‌ كوه‌ بود، سامره‌ نامید.
25  و عُمْری‌ آنچه‌ در نظر خداوند ناپسند بود، به‌ عمل‌ آورد و از همۀ آنانی‌ كه‌ پیش‌ از او بودند، بدتر كرد،
26  زیرا كه‌ به‌ تمامی‌ راههای‌ یرُبْعام‌ بن‌ نباط‌ و به‌ گناهانی‌ كه‌ اسرائیل‌ را به‌ آنها مرتكب‌ گناه‌ ساخته‌ بود به‌ طوری‌ كه‌ ایشان‌ به‌ اباطیل‌ خویش‌ خشم‌ یهُوَه‌، خدای‌ اسرائیل‌ را به‌ هیجان‌ آورد، سلوك‌ می‌نمود.
27  و بقیۀ اعمال‌ عُمْری‌ كه‌ كرد و تهوّری‌ كه‌ نمود، آیا در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ نیست‌؟
28  پس‌ عُمْری‌ با پدران‌ خویش‌ خوابید و در سامره‌ مدفون‌ شد و پسرش‌ اَخاب‌ در جایش‌ سلطنت‌ نمود.
29  و اَخاب‌ بن‌ عُمْری‌ در سال‌ سی‌ و هشتم‌ آسا، پادشاه‌ یهودا، بر اسرائیل‌ پادشاه‌ شد، و اَخاب‌ بن‌ عُمْری‌ بر اسرائیل‌ در سامره‌ بیست‌ و دو سال‌ سلطنت‌ نمود.
30  و اَخاب‌ بن‌ عُمْری‌ از همۀ آنانی‌ كه‌ قبل‌ از او بودند در نظر خداوند بدتر كرد.
31  و گویا سلوك‌ نمودن‌ او به‌ گناهان‌ یرُبْعام‌ بن‌ نباط‌ سهل‌ می‌بود كه‌ اِیزابَل‌، دختر اَتْبَعْل‌، پادشاه‌ صیدونیان‌ را نیز به‌ زنی‌ گرفت‌ و رفته‌، بَعل‌ را عبادت‌ نمود و او را سجده‌ كرد.
32  و مذبحی‌ به‌ جهت‌ بعل‌ در خانۀ بَعل‌ كه‌ در سامره‌ ساخته‌ بود، برپا نمود.
33  و اَخاب‌ اشیره‌ را ساخت‌ و اَخاب‌ در اعمال‌ خود افراط‌ نموده‌، خشم‌ یهُوَه‌، خدای‌ اسرائیل‌ را بیشتر از جمیع‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ كه‌ قبل‌ از او بودند، به‌ هیجان‌ آورد.
34  و در ایام‌ او، حیئیلِ بیت‌ئیلی‌، اریحا را بنا كرد و بنیادش‌ را بر نخست‌زادۀ خود ابیرام‌ نهاد و دروازه‌هایش‌ را برپسر كوچك‌ خود سُجُوب‌ برپا كرد، موافق‌ كلام‌ خداوند كه‌ به‌ واسطۀ یوشع‌ بن‌ نون‌ گفته‌ بود.