نوحه

1 2 3 4 5

0:00
0:00

فصل   1

 چگونه‌ شهری‌ كه‌ پر از مخلوق‌ بود منفرد نشسته‌ است‌! چگونه‌ آنكه‌ در میان‌ امّت‌ها بزرگ‌ بود مثل‌ بیوه‌زن‌ شده‌ است‌! چگونه‌ آنكه‌ در میان‌ كشورها ملكه‌ بود خراجگذار گردیده‌ است‌!
2  شبانگاه‌ زارزار گریه‌ می‌كند و اشكهایش‌ بر رخسارهایش‌ می‌باشد. از جمیع‌ محبّانش‌ برای‌ وی‌ تسلّی ‌دهنده‌ای‌ نیست‌. همه‌ دوستانش‌ بدو خیانت‌ ورزیده‌، دشمن‌ او شده‌اند.
3  یهودا به‌ سبب‌ مصیبت‌ و سختی‌ بندگی‌، جلای‌ وطن‌ شده‌ است‌. در میان‌ امّت‌ها نشسته‌، راحت‌ نمی‌یابد و جمیع‌ تعاقب‌كنندگانش‌ در میان‌ جایهای‌ تنگ‌ به‌ او در رسیده‌اند.
4  راههای‌ صهیون‌ ماتم‌ می‌گیرند، چونكه‌ كسی‌ به‌ عیدهای‌ او نمی‌آید. همه‌ دروازه‌هایش‌ خراب‌ شده‌، كاهنانش‌ آه‌ می‌كشند. دوشیزگانش‌ در مرارت‌ می‌باشند و خودش‌ در تلخی‌.
5  خصمانش‌ سر شده‌اند و دشمنانش‌ فیروز گردیده‌، زیرا كه‌ یهوه‌ به‌ سبب‌ كثرت‌ عصیانش‌، او را ذلیل‌ ساخته‌ است‌. اطفالش‌ پیش‌ روی‌ دشمن‌ به‌ اسیری‌ رفته‌اند.
6  و تمامی‌ زیبایی‌ دختر صهیون‌ از او زایل‌ شده‌، سرورانش‌ مثل‌ غزالهایی‌ كه‌ مرتعی‌ پیدا نمی‌كنند گردیده‌، از حضور تعاقب‌ كننده‌ بی‌قوّت‌ می‌روند.
7  اورشلیم‌ در روزهای‌ مذلّت‌ و شقاوت‌ خویش‌ تمام‌ نفایسی‌ را كه‌ در ایام‌ سابق‌ داشته‌ بود، به‌ یاد می‌آورد. زیرا كه‌ قوم‌ او به‌ دست‌ دشمن‌ افتاده‌اند و برای‌ وی‌ مدد كننده‌ای‌ نیست‌. دشمنانش‌ او را دیده‌، بر خرابیهایش‌ خندیدند.
8  اورشلیم‌ به‌ شدّت‌ گناه‌ ورزیده‌ و از این‌ سبب‌ مكروه‌ گردیده‌ است‌. جمیع‌ آنانی‌ كه‌ او را محترم‌ می‌داشتند، او را خوار می‌شمارند چونكه‌ برهنگی‌ او را دیده‌اند. و خودش‌ نیز آه‌ می‌كشد و به‌ عقب‌ برگشته‌ است‌.
9  نجاست‌ او در دامنش‌ می‌باشد و آخرت‌ خویش‌ را به‌ یاد نمی‌آورد. و بطور عجیب‌ پست‌ گردیده‌، برای‌ وی‌ تسلّی‌دهنده‌ای‌ نیست‌. ای‌ یهوه‌ مذلّت‌ مرا ببین‌ زیرا كه‌ دشمن‌ تكبّر می‌نماید.
10  دشمن‌ دست‌ خویش‌ را بر همه‌ نفایس‌ او دراز كرده‌ است‌. زیرا امّت‌هایی‌ را كه‌ امر فرمودی‌ كه‌ به‌ جماعت‌ تو داخل‌ نشوند، دیده‌ است‌ كه‌ به‌ مقدس‌ او در می‌آیند.
11  تمام‌ قوم‌ او آه‌ كشیده‌، نان‌ می‌جویند. تمام‌ نفایس‌ خود را به‌ جهت‌ خوراك‌ داده‌اند تا جان‌ خود را تازه‌ كنند. ای‌ یهوه‌ ببین‌ و ملاحظه‌ فرما زیرا كه‌ من‌ خوار شده‌ام‌.
12  ای‌ جمیع‌ راه‌ گذریان‌ آیا این‌ در نظر شما هیچ‌ است‌؟ ملاحظه‌ كنید و ببینید آیا غمی‌ مثل‌ غم‌ من‌ بوده‌ است‌ كه‌ بر من‌ عارض‌ گردیده‌ و یهوه‌ در روز حدّت‌ خشم‌ خویش‌ مرا به‌ آن‌ مبتلا ساخته‌ است‌؟
13  آتش‌ از اعلی‌ علیین‌ به‌ استخوانهای‌ من‌ فرستاده‌، آنها را زبون‌ ساخته‌ است‌. دام‌ برای‌ پایهایم‌ گسترانیده‌، مرا به‌ عقب‌ برگردانیده‌، و مرا ویران‌ و در تمام‌ روز غمگین‌ ساخته‌ است‌.
14  یوغ‌ عصیان‌ من‌ به‌ دست‌ وی‌ محكم‌ بسته‌شده‌، آنها به‌ هم‌ پیچیده‌ بر گردن‌ من‌ برآمده‌ است‌. خداوند قوّت‌ مرا زایل‌ ساخته‌ و مرا به‌ دست‌ كسانی‌ كه‌ با ایشان‌ مقاومت‌ نتوانم‌ نمود تسلیم‌ كرده‌ است‌.
15  خداوند جمیع‌ شجاعان‌ مرا در میانم‌ تلف‌ ساخته‌ است‌. جماعتی‌ بر من‌ خوانده‌ است‌ تا جوانان‌ مرا منكسر سازند. و خداوند آن‌ دوشیزه‌ یعنی‌ دختر یهودا را در چرخشت‌ پایمال‌ كرده‌ است‌.
16  به‌ سبب‌ این‌ چیزها گریه‌ می‌كنم‌. از چشم‌ من‌، از چشم‌ من‌ آب‌ می‌ریزد زیرا تسلّی‌ دهنده‌ و تازه‌ كننده‌ جانم‌ از من‌ دور است‌. پسرانم‌ هلاك‌ شده‌اند زیرا كه‌ دشمن‌، غالب‌ آمده‌ است‌.
17  صهیون‌ دستهای‌ خود را دراز می‌كند امّا برایش‌ تسلّی‌دهنده‌ای‌ نیست‌. یهوه‌ درباره‌ یعقوب‌ امر فرموده‌ است‌ كه‌ مجاورانش‌ دشمن‌ او بشوند، پس‌ اورشلیم‌ در میان‌ آنها مكروه‌ گردیده‌ است‌.
18  یهوه‌ عادل‌ است‌ زیرا كه‌ من‌ از فرمان‌ او عصیان‌ ورزیده‌ام‌. ای‌ جمیع‌ امّت‌ها بشنوید و غم‌ مرا مشاهده‌ نمایید! دوشیزگان‌ و جوانان‌ من‌ به‌ اسیری‌ رفته‌اند.
19  محبّان‌ خویش‌ را خواندم‌ امّا ایشان‌ مرا فریب‌ دادند. كاهنان‌ و مشایخ‌ من‌ كه‌ خوراك‌ می‌جستند تا جان‌ خود را تازه‌ كنند، در شهر جان‌ دادند.
20  ای‌ یهوه‌ نظر كن‌ زیرا كه‌ در تنگی‌ هستم‌. احشایم‌ می‌جوشد و دلم‌ در اندرون‌ من‌ منقلب‌ شده‌ است‌ چونكه‌ به‌ شدّت‌ عصیان‌ ورزیده‌ام‌. در بیرون‌ شمشیر هلاك‌ می‌كند و در خانه‌ها مثل‌ موت‌ است‌.
21  می‌شنوند كه‌ آه‌ می‌كشم‌ امّا برایم‌تسلّی‌دهنده‌ای‌ نیست‌. دشمنانم‌ چون‌ بلای‌ مرا شنیدند، مسرور شدند كه‌ تو این‌ را كرده‌ای‌. امّا تو روزی‌ را كه‌ اعلان‌ نموده‌ای‌ خواهی‌ آورد و ایشان‌ مثل‌ من‌ خواهند شد.
22  تمامی‌ شرارت‌ ایشان‌ به‌ نظر تو بیاید. و چنانكه‌ با من‌ به‌ سبب‌ تمامی‌ معصیتم‌ عمل‌ نمودی‌، به‌ ایشان‌ نیز عمل‌ نما. زیرا كه‌ ناله‌های‌ من‌ بسیار است‌ و دلم‌ بی‌تاب‌ شده‌ است‌.