دوم تواريخ II Chronicles

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36

0:00
0:00

فصل   28

 و آحاز بیست‌ ساله‌ بود كه‌ پادشاه‌ شد و شانزده‌ سال‌ در اورشلیم‌ پادشاهی‌ كرد. اما آنچه‌ در نظر خداوند پسند بود، موافق‌ پدرش‌ داود به‌ عمل‌ نیاورد.
2  بلكه‌ به‌ طریق‌های‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ سلوك‌ نموده‌، تمثالها نیز برای‌ بَعْلیم‌ ریخت‌.
3  و در وادی‌ ابن‌ هِنُّوم‌ بخور سوزانید، و پسران‌ خود را برحسب‌ رجاسات‌ امّت‌هایی‌ كه‌ خداوند از حضور بنی‌اسرائیل‌ اخراج‌ نموده‌ بود، سوزانید.
4  و بر مكان‌های‌ بلند و تلها و زیر هر درخت‌ سبز قربانی‌ها گذرانید و بخور سوزانید.
5  بنابراین‌، یهُوَه‌ خدایش‌ او را به‌ دست‌ پادشاه‌ ارام‌ تسلیم‌ نمود كه‌ ایشان‌ او را شكست‌ داده‌، اسیران‌ بسیاری‌ از او گرفته‌، به‌ دمشق‌ بردند. و به‌ دست‌ پادشاه‌ اسرائیل‌ نیز تسلیم‌ شد كه‌ او را شكست‌ عظیمی‌ داد.
6  و فَقَح‌ بن‌ رَمَلْیا صد و بیست‌ هزار نفر را كه‌ جمیع‌ ایشان‌ مردان‌ جنگی‌ بودند، در یك‌ روز در یهودا كشت‌، چونكه‌ یهُوَه‌ خدای‌ پدران‌ خود را ترك‌ نموده‌ بودند.
7  و زِكْرِی‌ كه‌ مرد شجاع‌ افرایمی‌ بود، مَعَسِیا پسر پادشاه‌، عَزْریقام‌ ناظرِ خانه‌، و اَلْقانَه‌ را كه‌ شخص‌ اول‌ بعد از پادشاه‌ بود، كشت‌.
8  پس‌ بنی‌اسرائیل‌ دویست‌ هزار نفر زنان‌ و پسران‌ و دختران‌ از برادران‌ خود به‌ اسیری‌ بردند و نیز غنیمت‌ بسیاری‌ از ایشان‌ گرفتند و غنیمت‌ را به‌ سامره‌ بردند.
9  و در آنجا نبی‌ از جانب‌ خداوند عُوْدید نام‌ بود كه‌ به‌ استقبال‌ لشكری‌ كه‌ به‌ سامره‌برمی‌گشتند آمده‌، به‌ ایشان‌ گفت‌: «اینك‌ از این‌ جهت‌ كه‌ یهُوَه‌ خدای‌ پدران‌ شما بر یهودا غضبناك‌ می‌باشد، ایشان‌ را به‌ دست‌ شما تسلیم‌ نمود و شما ایشان‌ را با غضبی‌ كه‌ به‌ آسمان‌ رسیده‌ است‌، كشتید.
10  و حال‌ شما خیال‌ می‌كنید كه‌ پسران‌ یهودا و اورشلیم‌ را به‌ عُنف‌ غلامان‌ و كنیزان‌ خود سازید. و آیا با خود شما نیز تقصیرها به‌ ضد یهُوَه‌ خدای‌ شما نیست‌؟
11  پس‌ الا´ن‌ مرا بشنوید و اسیرانی‌ را كه‌ از برادران‌ خود آورده‌اید، برگردانید زیرا كه‌ حدّت‌ خشم‌ خداوند بر شما می‌باشد.»
12  آنگاه‌ بعضی‌ از رؤسای‌ بنی‌افرایم‌ یعنی‌ عَزَرْیا ابن‌ یهُوحانان‌ و بَركَیا ابن‌ مَشُلّیموت‌ و یحِزْقیا ابن‌ شَلُّوم‌ و عماسا ابن‌ حَدْلای‌ با آنانی‌ كه‌ از جنگ‌ می‌آمدند، مقاومت‌ نمودند.
13  و به‌ ایشان‌ گفتند كه‌ «اسیران‌ را به‌ اینجا نخواهید آورد زیرا كه‌ تقصیری‌ به‌ ضد خداوند بر ما هست‌؛ و شما می‌خواهید كه‌ گناهان‌ و تقصیرهای‌ ما را مزید كنید زیرا كه‌ تقصیر ما عظیم‌ است‌ و حدت‌ خشم‌ بر اسرائیل‌ وارد شده‌ است‌.»
14  پس‌ لشكریان‌، اسیران‌ و غنیمت‌ را پیش‌ رؤسا و تمامی‌ جماعت‌ واگذاشتند.
15  و آنانی‌ كه‌ اسم‌ ایشان‌ مذكور شد برخاسته‌، اسیران‌ را گرفتند و همۀ برهنگان‌ ایشان‌ را از غنیمت‌ پوشانیده‌، ملبس‌ ساختند و كفش‌ به‌ پای‌ ایشان‌ كرده‌، ایشان‌ را خورانیدند و نوشانیدند و تدهین‌ كرده‌، تمامی‌ ضعیفان‌ را بر الاغها سوار نموده‌، ایشان‌ را به‌ اریحا كه‌ شهر نخل‌ باشد نزد برادرانشان‌ رسانیده‌، خود به‌ سامره‌ مراجعت‌ كردند.
16  و در آن‌ زمان‌، آحازِ پادشاه‌ نزد پادشاهان‌آشور فرستاد تا او را اعانت‌ كنند.
17  زیرا كه‌ اَدُوْمیان‌ هنوز می‌آمدند و یهودا را شكست‌ داده‌، اسیران‌ می‌بردند.
18  و فلسطینیان‌ بر شهرهای‌ هامون‌ و جنوبی‌ یهودا هجوم‌ آوردند و بیت‌ شمس‌ و اَیلُون‌ و جَدیروت‌ و سُوكُو را با دهاتش‌ و تِمْنَه‌ را با دهاتش‌ و جِمْزُو را با دهاتش‌ گرفته‌، در آنها ساكن‌ شدند.
19  زیرا خداوند یهودا را به‌ سبب‌ آحاز، پادشاه‌ اسرائیل‌ ذلیل‌ ساخت‌، چونكه‌ او یهودا را به‌ سركشی‌ واداشت‌ و به‌ خداوند خیانت‌ عظیمی‌ ورزید.
20  پس‌ تِلْغَت‌ فِلْناسَر، پادشاه‌ آشور بر او برآمد و او را به‌ تنگ‌ آورد و وی‌ را تقویت‌ نداد.
21  زیرا كه‌ آحاز خانۀ خداوند و خانه‌های‌ پادشاه‌ و سروران‌ را تاراج‌ كرده‌، به‌ پادشاه‌ آشور داد، اما او را اعانت‌ ننمود.
22  و چون‌ او را به‌ تنگ‌ آورده‌ بود، همین‌ آحازِ پادشاه‌ به‌ خداوند بیشتر خیانت‌ ورزید.
23  زیرا كه‌ برای‌ خدایان‌ دمشق‌ كه‌ او را شكست‌ داده‌ بودند، قربانی‌ گذرانید و گفت‌: «چونكه‌ خدایانِ پادشاهانِ ارام‌، ایشان‌ را نصرت‌ داده‌اند، پس‌ من‌ برای‌ آنها قربانی‌ خواهم‌ گذرانید تا مرا اعانت‌ نمایند.» اما آنها سبب‌ هلاكت‌ وی‌ و تمامی‌ اسرائیل‌ شدند.
24  و آحاز اسباب‌ خانۀ خدا را جمع‌ كرد و آلات‌ خانۀ خدا را خرد كرد و درهای‌ خانۀ خداوند را بسته‌، مذبح‌ها برای‌ خود در هر گوشه‌ اورشلیم‌ ساخت‌.
25  و در هر شهری‌ از شهرهای‌ یهودا، مكان‌های‌ بلند ساخت‌ تا برای‌ خدایان‌ غریب‌ بخور سوزانند. پس‌ خشم‌ یهُوَه‌ خدای‌ پدران‌ خود را به‌ هیجان‌ آورد.
26  و بقیۀ وقایع‌ وی‌ و همۀ طریق‌های‌ اول‌ و آخر او، اینك‌ در تواریخ‌ پادشاهان‌ یهودا و اسرائیل‌ مكتوب‌ است‌.
27  پس‌آحاز با پدران‌ خود خوابید و او را در شهر اورشلیم‌ دفن‌ كردند، اما او را به‌ مقبرۀ پادشاهان‌ اسرائیل‌ نیاوردند. و پسرش‌ حِزْقیا به‌ جایش‌ پادشاه‌ شد.