دوم پادشاهان

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25

0:00
0:00

فصل   15

 و در سال‌ بیست‌ و هفتمِ یرُبْعام‌، پادشاه‌اسرائیل‌، عَزَرْیا ابن‌ اَمَصْیا، پادشاه‌ یهودا آغاز سلطنت‌ نمود.
2  و شانزده‌ ساله‌ بود كه‌ پادشاه‌ شد و پنجاه‌ و دو سال‌ در اورشلیم‌ پادشاهی‌ كرد و اسم‌ مادرش‌ یكُلْیای‌ اورشلیمی‌ بود.
3  و آنچه‌ در نظر خداوند پسند بود، موافق‌ هر چه‌ پدرش‌ اَمَصْیا كرده‌ بود، بجا آورد.
4  لیكن‌ مكانهای‌ بلند برداشته‌ نشد و قوم‌ هنوز در مكانهای‌ بلند قربانی‌ می‌گذرانیدند و بخور می‌سوزانیدند.
5  و خداوند ، پادشاه‌ را مبتلا ساخت‌ كه‌ تا روز وفاتش‌ ابرص‌ بود و در مریض‌خانه‌ای‌ ساكن‌ ماند و یوتام‌ پسر پادشاه‌ بر خانۀ او بود و بر قوم‌ زمین‌ داوری‌ می‌نمود.
6  و بقیۀ وقایع‌ عَزَرْیا و هر چه‌ كرد، آیا در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ یهودا مكتوب‌ نیست‌؟
7  پس‌ عَزَرْیا با پدران‌ خود خوابید و او را با پدرانش‌ در شهر داود دفن‌ كردند و پسرش‌، یوتام‌ در جایش‌ پادشاه‌ بود.
8  در سال‌ سی‌ و هشتم‌ عَزَرْیا، پادشاه‌ یهودا، زكریا ابن‌ یرُبْعام‌ بر اسرائیل‌ در سامره‌ پادشاه‌ شد و شش‌ ماه‌ پادشاهی‌ كرد.
9  و آنچه‌ در نظر خداوندناپسند بود، به‌ نحوی‌ كه‌ پدرانش‌ می‌كردند، به‌ عمل‌ آورد و از گناهان‌ یرُبْعام‌ بن‌نَباط‌ كه‌ اسرائیل‌ را مرتكب‌ گناه‌ ساخته‌ بود، اجتناب‌ ننمود.
10  پس‌ شَلّوُم‌ بن‌ یابیش‌ بر او شوریده‌، او را در حضور قوم‌ زد و كشت‌ و به‌ جایش‌ سلطنت‌ نمود.
11  و بقیۀ وقایع‌ زكریا اینك‌ در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ است‌.
12  این‌ كلام‌ خداوند بود كه‌ آن‌ را به‌ ییهُو خطاب‌ كرده‌، گفت‌: «پسران‌ تو تا پشت‌ چهارم‌ بركرسی‌ اسرائیل‌ خواهند نشست‌.» پس‌ همچنین‌ به‌ وقوع‌ پیوست‌.
13  در سال‌ سی‌ و نهمِ عُّزِیا، پادشاه‌ یهودا، شلّوم‌ بن‌ یابیش‌ پادشاه‌ شد و یك‌ ماه‌ در سامره‌ سلطنت‌ نمود.
14  و مَنَحیم‌ بن‌ جادی‌ از تِرْصَه‌ برآمده‌، به‌ سامره‌ داخل‌ شد. و شلّوم‌ بن‌ یابیش‌ را در سامره‌ زده‌، او را كشت‌ و به‌ جایش‌ سلطنت‌ نمود.
15  و بقیۀ وقایع‌ شلّوم‌ و فتنه‌ای‌ كه‌ كرد، اینك‌ در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ است‌.
16  آنگاه‌ مَنَحیم‌ تِفْصَح‌ را با هر چه‌ كه‌ در آن‌ بود و حدودش‌ را از تِرْصَه‌ زد، از این‌ جهت‌ كه‌ برای‌ او باز نكردند، آن‌ را زد، و تمامی‌ زنان‌ حامله‌اش‌ را شكم‌پاره‌ كرد.
17  در سال‌ سی‌ و نهمِ عَزَرْیا، پادشاه‌ یهودا، مَنَحیم‌ بن‌ جادی‌، بر اسرائیل‌ پادشاه‌ شد و ده‌ سال‌ در سامره‌ سلطنت‌ نمود.
18  و آنچه‌ در نظر خداوند ناپسند بود، به‌ عمل‌ آورد و از گناهان‌ یرُبْعام‌ بن‌ نَباط‌ كه‌ اسرائیل‌ را مرتكب‌ گناه‌ ساخته‌بود، اجتناب‌ ننمود.
19  پس‌ فول‌، پادشاه‌ آشور، بر زمین‌ هجوم‌ آورد و مَنَحیم‌، هزار وزنۀ نقره‌ به‌ فول‌ داد تا دست‌ او با وی‌ باشد و سلطنت‌ را در دستش‌ استوار سازد.
20  و مَنَحیم‌ این‌ نقد را بر اسرائیل‌، یعنی‌ بر جمیع‌ متموّلان‌ گذاشت‌ تا هر یك‌ از ایشان‌ پنجاه‌ مثقال‌ نقره‌ به‌ پادشاه‌ آشور بدهند. پس‌ پادشاه‌ آشور مراجعت‌ نموده‌، در زمین‌ اقامت‌ ننمود.
21  و بقیۀ وقایع‌ مَنَحیم‌ و هر چه‌ كرد، آیا در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ نیست‌؟
22  پس‌ مَنَحیم‌ با پدران‌ خود خوابید و پسرش‌ فَقَحْیا به‌ جایش‌ پادشاه‌ شد.
23  و در سال‌ پنجاهمِ عَزَرْیا، پادشاه‌ یهُودا، فَقَحیا ابن‌ مَنَحیم‌ بر اسرائیل‌ در سامره‌ پادشاه‌ شد و دو سال‌ سلطنت‌ نمود.
24  و آنچه‌ در نظر خداوند ناپسند بود، به‌ عمل‌ آورد و از گناهان‌ یرُبْعام‌ بن‌ نَباط‌ كه‌ اسرائیل‌ را مرتكب‌ گناه‌ ساخته‌ بود، اجتناب‌ ننمود.
25  و یكی‌ از سردارانش‌، فَقَـح‌ بـن‌ رَمَلْیا بر او شوریده‌، او را با اَرْجُوب‌ واَرْیـه‌ در سامره‌ در قصر خانۀ پادشاه‌ زد و با وی‌ پنجاه‌ نفر از بنی‌جِلْعاد بودند. پس‌ او را كشته‌، به‌ جایش‌ سلطنت‌ نمود.
26  و بقیه‌ وقایع‌ فَقَحیا و هر چه‌ كرد، اینك‌ در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ است‌.
27  و در سال‌ پنجاه‌ و دومِ عَزَرْیا، پادشاه‌ یهودا، فَقَح‌ بن‌ رَمَلْیا بر اسرائیل‌، در سامره‌ پادشاه‌ شد و بیست‌ سال‌ سلطنت‌ نمود.
28  و آنچه‌ در نظرخداوند ناپسند بود، به‌ عمل‌ آورد و از گناهان‌ یرُبْعام‌ بن‌ نَباط‌ كه‌ اسرائیل‌ را مرتكب‌ گناه‌ ساخته‌ بود، اجتناب‌ ننمود.
29  در ایام‌ فَقَح‌، پادشاه‌ اسرائیل‌، تِغْلَتْفَلاسَر، پادشاه‌ آشور آمـده‌، عُیون‌ و آبل‌ بیت‌مَعْكه‌ و یانوح‌ و قادِش‌ و حاصور و جِلْعاد و جلیل‌ و تمامی‌ زمین‌ نفتالی‌ را گرفته‌، ایشان‌ را به‌ آشور به‌ اسیری‌ برد.
30  و در سال‌ بیستمِ یوتام‌ بن‌ عُزِّیا، هُوشَع‌ بن‌ ایله‌، بر فَقَـح‌ بن‌ رَمَلْیا بشورید و او را زده‌، كشت‌ و در جایش‌ سلطنت‌ نمود.
31  و بقیۀ وقایع‌ فَقَح‌ و هر چه‌ كرد، اینك‌ در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ اسرائیل‌ مكتوب‌ است‌.
32  در سال‌ دومِ فَقَح‌ بن‌ رَمَلْیا، پادشاه‌ اسرائیل‌، یوتام‌ بن‌ عُّزِیا، پادشاه‌ یهودا، آغاز سلطنت‌ نمود.
33  او بیست‌ و پنج‌ ساله‌ بود كه‌ پادشاه‌ شد و شانزده‌ سال‌ در اورشلیم‌ پادشاهی‌ كرد و اسم‌ مادرش‌ یرُوشا، دختر صادوق‌ بود.
34  و آنچه‌ در نظر خداوند شایسته‌ بود، موافق‌ هر آنچه‌ پدرش‌ عُزِّیا كرد، به‌ عمل‌ آورد.
35  لیكن‌ مكان‌های‌ بلند برداشته‌ نشد و قوم‌ در مكان‌های‌ بلند هنوز قربانی‌ می‌گذرانیدند و بخور می‌سوزانیدند. و او باب‌ عالی‌ خانۀ خداوند را بنا نمود.
36  و بقیۀ وقایع‌ یوتام‌ و هر چه‌ كرد، آیا در كتاب‌ تواریخ‌ ایام‌ پادشاهان‌ یهودا مكتوب‌ نیست‌؟
37  در آن‌ ایام‌ خداوند شروع‌ نموده‌، رَصِینْ، پادشاه‌ اَرام‌ و فَقَح‌ بن‌ رَمَلْیا را بر یهودا فرستاد.
38  پس‌ یوتام‌ با پدران‌ خود خوابید و در شهر پدرش‌ داود با پدران‌ خود دفن‌ شد و پسرش‌، آحاز به‌ جایش‌ سلطنت‌ نمود.