امور قانونی


  • اینك‌ امّت‌ها مثل‌ قطره‌ دلو و مانند غبار میزان‌ شمرده‌ می‌شوند. اینك‌ جزیره‌ها را مثل‌ گَرْد برمی‌دارد. تمامی‌ امّت‌ها بنظر وی‌ هیچ‌اند و از عدم‌ و بطالت‌ نزد وی‌ كمتر می‌نمایند.
    اشعيا 40: 15, 17
  • با مدّعی خود مادامی که با وی در راه هستی صلح کن، مبادا مدّعی، تو را به قاضی سپارد و قاضی، تو را به داروغه تسلیم کند و در زندان افکنده شوی. هرآینه به تو می‌گویم، که تا فَلس آخر را ادا نکنی، هرگز از آنجا بیرون نخواهی آمد.
    متی 5: 25-26
  • و در حضور حکّام و سلاطین، شما را بخاطر من خواهند برد تا بر ایشان و بر امّت‌ها شهادتی شود. امّا چون شما را تسلیم کنند، اندیشه مکنید که چگونه یا چه بگویید زیرا در همان ساعت به شما عطا خواهد شد که چه باید گفت،
    متی 10: 18, 19
  • و چون ایشان وارد کفرناحوم شدند، محصّلانِ دو درهم نزد پطرس آمده، گفتند، آیا استاد شما دو درهم را نمی‌دهد؟ گفت، بلی. و چون به خانه درآمده، عیسی بر او سبقت نموده، گفت، ای شمعون، چه گمان داری؟ پادشاهان جهان از چه کسان عشر و جزیه می‌گیرند؟ از فرزندان خویش یا از بیگانگان؟ پطرس به وی گفت، از بیگانگان. عیسی بدو گفت، پس یقیناً پسران آزادند! لیکن مبادا که ایشان را برنجانیم، به کناره دریا رفته، قلاّبی بیندازو اوّل ماهی که بیرون می‌آید، گرفته و دهانش را باز کرده، مبلغ چهار درهم خواهی یافت. آن را برداشته، برای من و خود بدیشان بده!
    متی 17: 24-27
  • پس به ما بگو رأی تو چیست. آیا جزیه دادن به قیصر رواست یا نه؟ عیسی شرارت ایشان را درک کرده، گفت، ای ریاکاران، چرا مرا تجربه می‌کنید؟ سکّهٔ جزیه را به من بنمایید. ایشان دیناری نزد وی آوردند. بدیشان گفت، این صورت و رقم از آن کیست؟ بدو گفتند، از آنِ قیصر. بدیشان گفت، مال قیصر را به قیصر ادا کنید و مال خدا را به خدا!
    متی 22: 17-21
  • و در آن ایّام حکمی از اوغُسْطُس قیصر صادر گشت که تمام ربع مسکون رااسمنویسی کنند. و این اسمنویسی اوّل شد، هنگامی که کیرینیوس والی سوریّه بود. پس همهٔ مردم هر یک به شهر خود برای اسمنویسی می‌رفتند. و یوسف نیز از جلیل از بلده ناصره به یهودیّه به شهر داود که بیتلحم نام داشت، رفت. زیرا که او از خاندان و آل داود بود. تا نام او با مریم که نامزد او بود و نزدیک به زاییدن بود، ثبت گردد.
    لوقا 2: 1-5
  • پیلاطُس بدو گفت، آیا به من سخن نمی‌گویی؟ نمی‌دانی که قدرت دارم تو را صلیب کنم و قدرت دارم آزادت نمایم؟ عیسی جواب داد، هیچ قدرت بر من نمی‌داشتی اگر از بالا به تو داده نمی‌شد. و از این جهت آن کس که مرا به تو تسلیم کرد، گناه بزرگتر دارد.
    يوحنا 19: 10, 11
  • هر شخص مطیع قدرتهای برتر بشود،زیرا که قدرتی جز از خدا نیست وآنهایی که هست از جانب خدا مرتّب شده است. حتّی هر که با قدرت مقاومت نماید، مقاومت با ترتیب خدا نموده باشد و هر که مقاومت کند، حکم بر خود آورد. زیرا از حکام عمل نیکو را خوفی نیست بلکه عمل بد را. پس اگر می‌خواهی که از آن قدرت ترسان نشوی، نیکویی کن که از او تحسین خواهی یافت. زیرا خادم خداست برای تو به نیکویی؛ لکن هرگاه بدی کنی، بترس چونکه شمشیر را عبث برنمی‌دارد، زیرا او خادم خداست و با غضب انتقام از بدکاران می‌کشد. لهذا لازم است که مطیع او شوی نه به‌سبب غضب فقط بلکه به‌سبب ضمیر خود نیز. زیرا که به این سبب باج نیز می‌دهید، چونکه خدّام خدا و مواظب در همین امر هستند. پس حقّ هرکس را به او ادا کنید، باج را به مستحقّ باج و جزیه را به مستحقّ جزیه و ترس را به مستحقّ ترس و عزّت را به مستحقّ عزّت.
    روميان 13: 1-7
  • مدیون احدی به چیزی مشوید جز به محبّت نمودن با یکدیگر، زیرا کسی که دیگری را محبّت نماید، شریعت را بجا آورده باشد.
    روميان 13: 8
  • زیرا که دروازه بزرگ و کارساز برای من باز شد و مُعانِدین، بسیارند.
    اول قرنتيان 16: 9
  • و سیرت خود را در میان امّت‌ها نیکو دارید تا در همان امری که شما را مثل بدکاران بد می‌گویند، از کارهای نیکوی شما که ببینند، در روز تفقّد، خدا را تمجید نمایند. لهذا هر منصب بَشَری را بخاطر خداوند اطاعت کنید، خواه پادشاه را که فوق همه است، و خواه حکّام را که رسولان وی هستند، بجهت انتقام کشیدن از بدکاران و تحسین نیکوکاران.
    اول پترس 2: 12-14